Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-03@12:47:56 GMT

سرسخت‌ترین چرت زنندگان جهان

تاریخ انتشار: ۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۵۹۱۲۲۶

سرسخت‌ترین چرت زنندگان جهان

فرارو- زمانی که صحبت از غواصی در اقیانوس به میان می‌آید، هیچ موجود دریایی‌ای نمی‌تواند با خوک‌های دریایی (فُک ها) رقابت کند. این غول‌های دریایی چاق در حالی که در حال شکار ماهیان مرکب هستند می‌توانند نفس خود را تا دو ساعت حبس کرده و یک مایل در زیر سطح آب فرو بروند.

به گزارش فرارو به نقل از آتلانتیک؛ این غواصی حماسی به خوک‌های دریایی کمک می‌کند تا از توقف‌های طولانی در دریا جان سالم به در ببرند و بتوانند سفر‌های هزاران مایلی برای جستجوی غذا را به صورت سالانه انجام دهند به گونه‌ای که برخی از آن‌ها از ساحل غربی امریکای شمالی به وسط اقیانوس آرام رفته و سپس به مسیر ابتدایی باز می‌گردند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این حیوانات تقریبا به مدت هفت ماه متوالی به طور مداوم شنا کرده و شیرجه می‌زنند و هرگز برای استراحت به ساحل نمی‌روند.

برای دهه‌ها پژوهشگرانی مانند "دانیل کوستا" زیست شناس دریایی در سانتا کروز نمی‌توانستند در برابر شگفت زدگی و تعجب درباره میزان استقامت این پستانداران دریایی مقاومت کنند. آنان با تعجب از خود می‌پرسیدند خوک‌های دریایی چگونه و چه زمانی می‌خوابند. او می‌گوید:"با خود می‌گفتم آنان باید جایی در بیرون بخوابند یا شاید اصلا نمی‌خوابند".

به نظر می‌رسد حقیقت درباره خواب خوک‌های دریایی یکی از هر دو گمانه زنی باشد. کوستا و همکاران اش تحت هدایت "جسیکا کندال بار" دانشجوی فارغ التحصیل سابق اش دریافتند که خوک‌های دریایی در طول سفر‌های جستجوی شان برای یافتن غذا به طور میانگین تنها دو ساعت در روز می‌خوابند و در حین شیرجه زدن چرت‌های پنج تا ده دقیقه‌ای می‌زنند و این گونه زمان خواب شان در طول شبانه روز تقسیم می‌شود.

یافته‌های جدید نشان دهنده کمترین میزان خواب روزانه است که قطعا در یک پستاندار ثبت شده است.

رویکرد انسان نسبت به خواب رک و پوست کنده و البته کسل کننده است: هشت ساعت در روز در حالت آرامش و معمولا در روندی مداوم. با این وجود، اکثر موجودات دیگر نمی‌توانند این تجمل را بپذیرند چرا که کار‌های دیگری به جای خواب برای انجام دادن پیش روی شان قرار دارد و خطرات زیادی برای شان در راه است. گاو‌ها هنگام خوابیدن می‌جوند.

پرندگان هنگام پرواز چرت می‌زنند. دلفین‌ها هر بار تنها نیمی از مغزشان را در رختخواب می‌گذارند تا بتوانند تا حدی هوشیار بمانند. برخی شواهد هر چند به طور غیر مستقیم نشان می‌دهند که فیل‌ها مانند خوک‌های دریایی ممکن است برای ماه‌ها تنها دو ساعت در روز چشمان شان بسته باشد.

دانشمندان نمی‌توانند با قطعیت توضیح دهند که چرا حیوانات چنین رویکرد‌های متنوعی برای خواب دارند. حتی هدف تکاملی این رفتار هم چنان مورد بحث و جدل آتشین در محافل علمی و دانشگاهی است. به دست آوردن داده‌های اولیه بسیار سخت بوده تا حدی به این دلیل که اندازه گیری مستقیم فعالیت الکتریکی در مغز استاندارد طلایی برای تحقیقات خواب در طبیعت جایی که حیوانات شیوه‌های زندگی متنوع و سر‌های بسیار متفاوتی دارند بسیار دشوار است.

"اریک آنجل راموس" زیست شناس دریایی در دانشگاه ورمونت می‌گوید که محیط‌های آبی معمای خاصی را ایجاد می‌کنند و برای سالیان متمادی عادت‌های چرت زدن پستانداران دریایی اساسا برای علم موضوعی غیر قابل دسترس بود.

به گفته کندال بار (که اکنون در موسسه اقیانوس شناسی اسکریپس دانشگاه کالیفرنیا در سن دیگو فعالیت می‌کند) به لطف سیستم نظارتی جدیدی که او طراحی کرده با مطالعه خوک‌های دریایی این اولین باری است که پژوهشگران توانسته اند از آن سد در طبیعت عبور کنند.

او می‌گوید: "به ساحل رفتم و چند الکترود روی پوست شان قرار دادم". او با این کار توانست ناوگانی از حسگر‌های شناور برای نظارت بر ضربان قلب، حرکات ماهیچه‌ای و چشم و فعالیت مغز حیوانات بسازد از جمله کلاهی شبیه کلاه شنا که می‌توانست بدون درد روی سر خوک‌های دریایی قرار گیرد.

کندال بار کشف کرد که خوک‌های دریایی در حال چرت زدن در حال انجام غواصی شان بودند. پس از گذراندن چند دقیقه برای فرو رفتن فعال در لایه‌های زیرین اقیانوس حیوانات به سمت پایین حرکت می‌کردند و هم چنان که چرت می‌زدند به سمت پایین سُر می‌خوردند. چند دقیقه بعد، آنان وارد خواب REM (خوابِ حرکتِ چشمِ تند) می‌شدند مرحله‌ای که در آن حیوانات تمایل به از دست دادن آهنگ عضلانی دارند.

در این حالت بدن در حالت خواب عمیق به سر می‌برد، ولی واکنش مغز در حالت بیداری است. خوک‌های دریایی که در آن مرحله هنوز در حال پایین رفتن هستند شکم شان رو به بالا قرار دارد و سپس شروع به چرخیدن می‌کنند به شکلی که کندال بار آن را "مارپیچ خواب" می‌نامد در حالی که چرخش اقیانوس آن‌ها را به سوی جلو و عقب تکان می‌دهد. بسیاری از حیوانات در نهایت بدون حرکت در کف اقیانوس چرت می‌زنند تا زمانی که از خواب بیدار شوند در این مرحله آنان برای نفس کشیدن به سطح آب می‌روند.

این حیوانات به خود اجازه می‌دهند چندین دقیقه خواب حرکتِ چشمِ تند داشته باشند یک حالت فلج بیش از حد آسیب پذیر که قدری عحیب به نظر می‌رسد به خصوص با توجه به این که تعداد زیادی از موجودات دریایی عاشق طمع گوشت چرب خوک‌های دریایی و مشتاق شکار آن حیوانات هستند.

"کاتلین راینهارت" پژوهشگر خواب در دانشگاه کلگری می‌گوید: "این موضوع صرفا بر اهمیت خواب تاکید دارد". "آدهیل باگواندین" پژوهشگر خواب در دانشگاه کیپ تاون می‌گوید: "برای مثال، خوابِ حرکتِ چشمِ تند ممکن است مغز را برای بازگشت به بیداری آماده کند و کسالت را کاهش دهد کسالتی که می‌تواند مانع از فرار یک خوک دریایی از یک کوسه درنده یا مانع از شنای خوک دریایی به سمت سطح آب برای تنفس شود".

کوستا می‌گوید یکی از تاثیرگذارترین ویژگی‌ها در مورد خوک‌های دریایی آن است که آن حیوانات تمام چرت‌های خود را در اعماق دریا بدون نفس کشیدن مدیریت می‌کنند و اجازه می‌دهند غلظت اکسیژن خون شان به حدی کاهش یابد که انسان‌ها را در تنگنا قرار می‌دهد.

کندال بار می‌گوید خوک‌های دریایی حتی زمانی که در ساحل هستند گاهی نفس خود را حبس می‌کنند و در حالی که چرت می‌زنند گویی در حال تمرین برای بازگشت نهایی شان به دریا هستند. آگاهی از نحوه برخورد خوک‌های دریایی با این مشکل تنفسی ممکن است روزی به پژوهشگران کمک کند تا وضعیتی به نام آپنه خواب در انسان‌ها را بهتر درک کنند یا حتی بتوانند به شیوه بهتر آن را درمان کنند که باعث می‌شود افراد برای مدت کوتاهی نفس خود را در طول شب متوقف کنند.

با این وجود، پیش از آن که پژوهشگران بتوانند چنین ارتباطاتی را کشف کنند باید سازوکار مهر و موم شده خواب خوک‌های دریایی را بیش‌تر درک نمایند.

این حیوانات زمانی که در خشکی هستند به طور میانگین ۱۰ یا ۱۱ ساعت در روز چرت می‌زنند. آن دسته از خوک‌های دریایی که غواصی خود را منحصرا در محیط‌های تحقیقاتی محصور در خشکی انجام می‌دهند شش ساعت در روز چرت می‌زنند شاید به این دلیل که در محیطی غنی از غذا و بدون حضور شکارچیان قرار دارند. این یک یادآوری است که الگو‌های خواب را می‌توان هم توسط زیست شناسی ذاتی و هم محیط زیست در حیوانات و انسان‌ها هدایت کرد.

"راینهارت" می‌گوید: "در جامعه صنعتی یک اپیدمی خواب با اختلالات فراوان در جریان است". در همین حال، مشخص شده که برخی از جوامع شکارچی -گردآورنده به طور معمول کمتر از شهرنشینان یعنی تقریبا شش ساعت در شب بدون هیچ گونه تاثیر بد ظاهری بر سلامتی شان چرت می‌زنند.

باگواندین می‌گوید مدت زمان خواب ممکن است فریبنده باشد. دوره‌های طولانی خواب ما ممکن است کمتر نشان دهنده این باشد که ما به استراحت بیش از حد نیاز داریم و بیش‌تر نشانه‌ای از این باشد که بازیابی می‌تواند به اشکال مختلف بسته‌بندی شود.

شاید خوک‌های دریایی خواب را خنثی نمی‌کنند و در عوض این کار را بسیار کارآمد انجام می‌دهند. راموس می‌گوید هر اندازه نیز که این حیوانات تصورات مربوط به عملکرد خواب را به هم بزنند نمی‌توانند قوانین خواب را زیر پا بگذارند همان گونه که بار‌ها و بار‌ها موجودات حیات وحش در جهان به ما نشان داده اند که هیچ قانونی در طبیعت را نمی‌توان درهم شکست.

منبع: فرارو

کلیدواژه: فک خواب حیوانات خوک های دریایی چرت می زنند ساعت در روز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۵۹۱۲۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

گربۀ محله مهم است

   عصر ایران؛ جمشید گیل - به تازگی یادداشتی در سایت عصر ایران به قلم جناب مهدی مالمیر منتشر شد با این تیتر: «آدم گرسنه اولویت دارد یا گربۀ محل؟!» (پنج‌شنبه، 6 اردیبهشت). تیتر یادداشت به خوبی گویای حرف نویسنده است. یعنی گربۀ محل اولویت ندارد. واژۀ "اولویت" در واقع مستمسکی است برای نفی حقوق حیوانات یا نفی نیکوکاری در حق حیوانات یا حیوان‌نوازی.

  نویسنده در یادداشتش نوشته که در پارکی در مرکز شهر، زوجی را دیده که "بسیار محترم به نظر می‌رسیدند" ولی از کنار مردی که "از وجناتش مشهود بود که از شمار کارتون‌خواب‌های شهر است"، اما به گربه‌ای که در آن نزدیکی بود، "چندین قطعه گوشت مرغ" دادند و گربه هم "با ولع مشغول بلعیدن قطعه‌های گوشت مرغ شد!"

  از ابتدا تا انتهای یادداشت جناب مالمیر داد می‌زند که او با غذا دادن به حیوانات مشکل دارد. اگر هم از سایر حیوانات نامی نمی‌برد و سوزنش گیر کرده است روی گربه‌های بیچارۀ شهر، دلیلش این است که سایر حیوانات تبدیل به "حیوانات شهری" نشده‌اند و مردم را در حال غذا دادن به آن‌ها نمی‌بیند.

  حیوان‌ستیزیِ نویسندۀ این یادداشتِ عجیب، البته دامن انسان‌ها را هم می‌گیرد. مثلا آن زوج تا وقتی که به آن گربه غذا نداده بودند "محترم به نظر می‌رسیدند"! این جمله معنایش این است که بعد از غذا دادن به گربه، معلوم شد که آن زوج محترم نیستند!

   سستی استدلال‌ها و لحن تمسخرآمیز آقای مالمیر، بعید است که هیچ یک از حامیان گربه‌ها را از کردۀ خود پشیمان کند. یعنی تقریبا با اطمینان می‌توان گفت که یادداشت مذکور، کنش کسی را مطابق بینش جناب مالمیر نخواهد کرد. با این حال ذکر چند نکته در نقد این یادداشت عجیب، ضروری است.

  یکم. کسانی که به گربه‌ها و سایر حیوانات شهر غذا می‌دهند یا آن‌ها را در صورت بیماری و آسیب‌دیدگی به بیمارستان می‌برند، مشغول انجام "کار داوطلبانه" هستند. کسی نمی‌تواند به دیگران بگوید «داوطلب انجام کاری شوید که من خوش دارم»!

  خوشبختانه غذا دادن به گربه‌های گرسنۀ شهر، که گاهی دو تا سه روز غذای درخوری نمی‌خورند، هنوز جرم‌انگاری نشده. تعداد حامیان گربه‌ها در سراسر شهر تهران (و سایر شهرها) آن قدرها زیاد نیست. ولی تعداد کسانی که مثل جناب مالمیر معتقدند آدم گرسنه به گربۀ محل اولویت دارد، خوشبختانه بسیار زیاد است.

  بنابراین این افراد هم می‌توانند مثل حامیان گربه‌ها آستین همت بالا بزنند و "کاری بکنند". اینکه بی‌عمل بنشینند و صرفا مشغول تحقیر و تمسخر حامیان گربه‌ها شوند، دردی از آدم‌های گرسنه دوا نمی‌شود.

  در حقیقت حرف افرادی نظیر آقای مالمیر این است که حامیان گربه‌ها باید با پول خودشان، کاری را انجام دهند که ما خوش داریم! البته همین تجویز هم نه از سر دلسوزی برای "آدم گرسنه"، بلکه محصول نفرت از "گربۀ محل" است.

  آدم‌های بی‌عمل معمولا اهل ایراد گرفتن به "اهل عمل" هستند. یعنی اگر از همین فردا دیگر هیچ کسی به گربه‌های شهر غذا ندهد و غذارسانی به افراد بی‌خانمان و کارتن‌خواب و ... باب شود، عده‌ای آدم بی‌عمل به همین کار هم ایراد می‌گیرند. مثلا می‌گویند چرا یک مشت گدای تنبل را که معلوم نیست چطور زندگی کرده‌اند که کارشان به بی‌خانمانی و کارتن‌خوابی کشیده، عادت می‌دهید به "غذا خوردن در ازای کار نکردن"؟ عیب‌جو همیشه چیزی برای گفتن و کوفتن بر سر این و آن پیدا می‌کند.

  دوم. آقای مالمیر نوشته است:

   «تبعات غذا دادن به حیوانات غیر خانگی بسیار جدی است. دخالت در گردش طبیعی زیستی حیوانات و کمک به زاد و ولد بی‌رویۀ گربه‌ها و سگ‌های خیابانی پیامدهای بسیار قابل ملاحظه برای شهرها در پی دارد. ازدیاد بی رویه این حیوانات برای شهرهای ما که از نظر معماری و خیابان‌کشی جایی برای حیوانات خیابانی در نظر نگرفته است می‌تواند مشکلات چندی به بار آورد. تصادف این حیوانات با خودروها می‌تواند صحنه‌های دلخراشی به ویژه برای کودکان پدید آورد. آلودگی صوتی تولید شده از سوی این حیوانات در برخی از فصل‌های سال نیز بسیار جدی است به خصوص در شهرهای ما که از نظر آلودگی صوتی هیچ چیزی کم ندارد!»

  واقعیت این است که رشد شهرنشینی در زندگی بشر متمدن، بالاترین مصداق "دخالت در گردش زیستی حیوانات" بوده. قسمت عمدۀ محدوده‌ای که امروز شهر تهران محسوب می‌شود، دویست یا صد سال قبل "بخشی از طبیعت" بود. در آن دوران سگ‌ها و گربه‌ها در واقع داشتند در طبیعت زندگی می‌کردند ولی ما به تدریج "طبیعت آن‌ها" را به "شهر خودمان" بدل کردیم.

  پس وقتی آقای مالمیر روی نیمکت پارک لاله لم داده و نگران است مبادا گربه‌ای زیر "ماشین" برود و صحنۀ دلخراشی برای کودکان پدید آید، یا در خانه‌اش مشغول تماشای تلویزیون یا چک کردن تلگرامش است، در واقع از آسایشی بهره‌مند است که با دخالت در زندگی طبیعی و گردش زیستی حیوانات پدید آمده.

  از نظر میلیون‌ها مالمیری که در این کشور زندگی می‌کنند، چنین دخالتی اگر به سود انسان باشد، اشکالی ندارد ولی اگر به سود گربه‌ها و سگ‌ها باشد، روا نیست! مبنای این حرف صرفا "قدرت" است. یعنی ما آدم‌ها قدرت بیشتری نسبت به حیوانات داریم؛ بنابراین باید فقط به فکر منافع "خودمان" باشیم! در حالی که نقطۀ عزیمت "اخلاق" چیزی نیست جز "عبور از خود به دیگری".

   اگر شهرنشینی لازم است (که لازم است)، و اگر شهرنشینی نشانۀ رشد تمدن است (که هست)، و اگر انسان متمدن اخلاقی‌تر از انسان نامتمدن است (که چنین است)، پس چرا گربه‌ها و سگ‌ها نباید از برکات تمدن انسانی ما بهره‌مند شوند؟ ولو در حد چند لقمه و گاهی هم خدمات پزشکی.

  عقیم کردن گربه‌ها و ساختن پناهگاه‌های متعدد برای آن‌ها، البته ضرورت دارد و اقداماتی خردمندانه است؛ ولی اینکه دغدغۀ حیواناتی را نداشته باشیم که به ناچار در شهرهایی زندگی می‌کنند که ساختۀ ما آدم‌ها هستند، نشانۀ نوعی درخودماندگی یا اوتیسم گروهی است. یعنی ما آدم‌ها چنان در نژاد و نوع خودمان گیر کرده‌ایم که نمی‌توانیم درد و رنج حیواناتی را که قبلا شهرنشین نبودند و به دست ما شهرنشین شدند، درک کنیم.

  از نشانه‌های این درخودماندگیِ گروهی، این جملۀ آقای مالمیر است: «تصادف این حیوانات با خودروها می‌تواند صحنه‌های دلخراشی به ویژه برای کودکان پدید آورد. آلودگی صوتی تولید شده از سوی این حیوانات در برخی از فصل‌های سال نیز بسیار جدی است به خصوص در شهرهای ما که از نظر آلودگی صوتی هیچ چیزی کم ندارد!»

ی  عنی تصادف گربه‌ها با خودروها، از این حیث اهمیت دارد که ممکن است دختر یا پسر آقای مالمیر با صحنۀ دلخراشی مواجه شود وگرنه جان و حق حیات آن گربه چندان هم مهم نیست. کاملا پیداست که مهدی مالمیر نمی‌تواند فراتر از "منافع انسان‌ها" به "مصائب زندگی گربه‌ها" بنگرد و بیاندیشد.

  او هر روزِ سال، آلودگی هوای تهران و آلودگی صوتی این شهر را تحمل می‌کند ولی حاضر نیست صدای نالۀ جفت‌خواهی گربه‌ها را در روزهای کم‌شماری از سال تحمل کند. این نگاه خودخواهانه، برخلاف ظاهر انسان‌گرایانه‌اش، عمیقا هم غیرانسانی است؛ چراکه انسان را در حد سگ و گرگ و شغال تنزل می‌دهد.

  در محیطی که گربه‌ها زندگی می‌کنند، اگر سر و کلۀ تعداد زیادی سگ و گرگ و شغال و روباه پیدا شود، اولین کار این حیوانات تازه‌وارد، گرفتن قمروی زیستی از گربه‌های نگون‌بخت است. برای دستۀ سگ‌ها یا گرگ‌ها، حق حیات گربه‌ها اهمیتی ندارد.

  البته بر سگ و گرگ عیبی نیست. آن‌ها صرفا بر حسب طبیعت خودشان عمل می‌کنند. ولی انسان موجودی است که می‌تواند با "فرهنگ" از طبیعت خودش فراتر رود و کارهایی را انجام دهد (یا انجام ندهد) که به حکم "طبیعت" باید انجام نمی‌داد (یا انجام می‌داد).    

  اساسا "تمدن" یعنی مهار "طبیعت". همین شهرنشینی با مهار طبیعت در زندگی بشر فراگیر شده. وگرنه انسان هنوز در غار زندگی می‌کرد. مهار سیل و زلزله، مصادیقی از مهار طبیعت‌اند. شکل‌گیری تمدن یا پر و بال گرفتن آن نیز بدون عبور از "وضع طبیعی" میسر نبود.

  خلاصه اینکه، ما انسان‌ها نباید در برابر سگ‌ها و گربه‌ها مثل سگ و گربه رفتار کنیم! اومانیسم را نباید با اگوئیسم (خودگرایی) -یکسان گرفت! انسان موجودی است که توان "فراتر رفتن از خودش" را دارد و دقیقا به همین علت جایگاه ویژه‌ای بر این سیاره بر این خاک پیدا کرده.

  اما این جایگاه ویژه مجوز بی رحمی در حق حیوانات نیست بلکه برعکس، در مجموع باید به سود "دیگران" (یعنی حیوانات) هم تمام شود. تجویز رفتار بیرحمانه با حیوانات، در واقع انسانیت‌زدایی از انسان است.

 دقیقا به همین دلیل امروزه پروژۀ تولید گوشت مصنوعی در دستور کار نهادهای علمی جوامع متمدن‌تر قرار گرفته است؛ چراکه تولید گوشت مصنوعی، از درد و رنج عظیمی که ما انسان‌ها بر حیوانات تحمیل کرده‌ایم می‌کاهد.

  جک لندن در رمان درخشان سپید دندان، دربارۀ وایدن اسکات که آخرین صاحب سگ-گرگی به نام سپید دندان بود، در توضبح رفتار مهربانانه و مسئولانۀ اسکات با آن سگ باهوش و مصیبت‌کشیده، نوشته است:

  «وایدن اسکات وقت خود را صرف این کرده بود که حیثیت سپیددندان را بازگرداند و یا به عبارت بهتر آبروی انسانیت را از گناهی که نسبت به آن حیوان کرده بود به جوی رفته باز آرد. این مسئله برای وایدن اسکات امری وجدانی بود؛ دِین شرافت بود؛ دِینی که انسان به حیوان داشت و باید ادا می‌شد.»

  سپیددندان درواقع نماد تمامی حیواناتی است که در طول تاریخ از دست ما انسان‌ها درد و رنج زیادی را تحمل کردند و به سختی زیستند و مظلومانه مردند یا کشته شدند. ما به حیوانات بدهکاریم و به قول جک لندن، باید در پی "اعادۀ حیثیت از نژاد بشر" باشیم.

  نظرات آقای مالمیر در خدمت تداوم حیوان‌ستیزی یا بیرحمی تاریخی ما نسبت به حیوانات است. چنین نظراتی قطعا آبروی انسانیت را به جوی رفته بازنمی‌آرد. فضیلت در ترک خودخواهی است نه در خودپرستیِ فردی یا گروهی. به قول شاملو: انسان دشواریِ وظیفه است.

    

 

 

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: پیامبر اسلام گربه‌ها را دوست می‌داشت اول لب بود که دندان آمد/ آدم گرسنه اولویت دارد یا گربه محل؟! شهرداری تهران و سگ‌ها و گربه‌ها

دیگر خبرها

  • تصاویر دوست‌داشتنی از بچه‌های حیوانات که دلتان را می‌برد
  • گرمای بی‌سابقه و خونخواری حیوانات یک باغ‌وحش! + فیلم
  • در بازی تراکتور - استقلال همه ضرر کردند؛ به جز رقیب سرسخت حسین حسینی!
  • گربۀ محله مهم است
  • خبر مهم درباره حفظ نژاد پیروز
  • طبیعت‌گردی خطرناک در کنار ببرهای درنده | ویدئو
  • روز سرنوشت‌ساز؛ استقلال و پرسپولیس مقابل سرسخت‌ترین رقبا
  • عشق در قلمرو حیات وحش؛ وقتی حیوانات عاشق می‌شوند (عکس)
  • صحنه نادر و زیبای شادی یک جفت لک لک بعد از اولین تخم گذاری | ویدئو
  • ۷ چالش بزرگ که شما را سرسخت‌تر از آدم‌های معمولی می‌کند